به وبلاگ كاغذ بي خط خوش آمديد

عضويت در وبلاگ
منوي اصلي
صفحه نخست
پست الکترونيک
آرشيو مطالب
فهرست مطالب وبلاگ
پروفایل
موضوعات
طنز
طنز
شعر
عاشقانه
شعر
عاشقانه
عکس
شعر
مطلب
ادبی
نویسندگان
ادبی
سخن بزرگان
تاریخی
تاریخ ایران
تاریخ جهان
آموزنده
مطالب نویسندگان
مطالب تاریخی
آموزنده
عمومی
عمومی
عکس
عکسهای هنری
عکسهای خنده دار
عکسهای جالب
علمی
پزشکی
علمی
اضافات

ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 6
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 9
بازدید ماه : 86
بازدید کل : 231864
تعداد مطالب : 93
تعداد نظرات : 37
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


آخرین مطالب
طراح قالب

Template By: NazTarin.Com

تبلیغات

زندگی شادی نیست .شاد کردن است ................ مطلب ارسالی ازfarideh

mother-baby.jpg

زماني كه  من بچه بودم،مادرم علاقه

داشت گهگاهی غذای ساده صبحانه را برای شب هم آماده کند.


ادامه مطلب
[+] نوشته شده توسط در 31 فروردين 1390برچسب:, در ساعت 12:54 | |
اول و آخر کار .......... مطلب ارسالی ازfarideh

5668138_dsm26keu_c_large

اندرين ره می تراش و می خراش

تا دم آخر دمی غافل مباش

مولوی

اول و آخر كار

[+] نوشته شده توسط در 30 فروردين 1390برچسب:, در ساعت 13:32 | |
خوشبختی

خوشبختي در سه جمله خلاصه مي شود:

تجربه از ديروز ،

استفاده از امروز ،

اميد به فردا...  

ولي ما آنرا با سه جمله ديگر تباه مي کنيم:  

حسرت ديروز ،

 اتلاف امروز ،

 ترس از فردا

[+] نوشته شده توسط سعيد در سه شنبه 30 فروردين 1390برچسب:, در ساعت 11:4 | |
خودکار قرمز

شنیدم در زمان خسرو پرویز                      گرفتند آدمی را توی تبریز

به جرم نقض قانون اساسی                     و بعض گفتمان های سیاسی

ولی آن مرد دور اندیش، از پیش                قراری را نهاده با زن خویش

که از زندان اگر آمد زمانی                         به نام من پیامی یا نشانی

اگر خودکار آبی بود متنش                        بدان باشد درست و بی غل و غش

اگر با رنگ قرمز بود خودکار                       بدان باشد تمام از روی اجبار


ادامه مطلب
[+] نوشته شده توسط سعيد در سه شنبه 30 فروردين 1390برچسب:, در ساعت 10:49 | |
نامه ویکتور هوگو به فرزندش

قبل از هر چیز برایت آرزو میکنم که عاشق شوی ،
 و اگر هستی ، کسی هم به تو عشق بورزد ،
و اگر اینگونه نیست ، تنهاییت کوتاه باشد ،
و پس از تنهاییت ، نفرت از کسی نیابی.


ادامه مطلب
[+] نوشته شده توسط سعيد در سه شنبه 30 فروردين 1390برچسب:, در ساعت 6:59 | |
قسمت ......مطلب ارسالی ازraha

 

 روز قسمت بود خدا هستي را قسمت مي كرد . خدا گفت : چيزي از من بخواهيد هر چه كه باشد شما را خواهم داد .سهمتان را از هستي طلب كنيد زيرا خدا بسيار بخشنده است و هر كه آمد و چيزي خواست يكي بالي براي پريدن و ديگري پايي براي دويدن ، يكي جثه اي بزرگ خواست و آن يكي چشماني تيز ، يكي دريا را انتخاب كرد و ديگري اسمان را . در اين ميان كرمي كوچك جلو آمد و به خدا گفت : من چيز زيادي از اين هستي نمي خواهم نه چشماني تيز و نه جثه اي بزرگ نه بالي و نه پايي ، نه آسمان و نه دريا . تنها كمي از خودت را به من بده و خدا كمي نور به او داد . او كرم شب تاب شد . خدا گفت : آن نوري كه او با خود داردبزرگ است حتي اگر به اندازه ي ذره اي باشد تو حالا همان خورشيدي كه گاهي زير برگي كوچك پنهان مي شوي و رو به ديگران گفت : كاش مي دانستيد كه اين كرم كوچك ، بهترين را خواست زيرا كه از خدا جز خدا نبايد خواست .

هزاران سال است كه او مي تابد روي دامن هستي مي تابد . وقتي ستاره اي نيست چراغ كرم شب تاب روشن است و كسي نمي داند كه اين همان چراغي است كه روزي خدا آن را به كرمي كوچك بخشيد . 

یادمون باشه که همیشه از خدا بهترین رو یعنی خودش رو بخوایم

[+] نوشته شده توسط در 29 فروردين 1390برچسب:, در ساعت 12:29 | |
عکس های مراسم ازدواج آرش و بهناز در دبی ..................مطلب ارسالی ازfarideh

 http://persianfun.dalahooo.ir/pfun/90/1/arash-aroosi/15656050548524585339.jpg


ادامه مطلب
[+] نوشته شده توسط در 29 فروردين 1390برچسب:, در ساعت 12:1 | |
عارف غفوری رقیب کریس آنجل ..........مطلب ارسالی ازfarideh

به گزارش آخرین نیوز عارف غفوري دانشجوي جوان ايراني اهل اروميه است که 4 سالی است برای تحصیل در ترکیه به سر می برد.

مدتی است که این جوان خوش ذوق ایرانی با انجام كارهاي فوق العاده خود سوژه تيتر اول روزنامه ها و شبكه هاي تلويزيوني تركيه شده است

 http://www.kral.org/resimler/oyun/yetenek-sizsiniz-aref.jpg


ادامه مطلب
[+] نوشته شده توسط در 29 فروردين 1390برچسب:, در ساعت 7:12 | |
اينگونه نگاه كنيد...........مطلب ارسالی ازdariush

 انسان را به عقلش نه به ثروتش

همسر را به
وفایش نه به جمالش

دوست را به
محبتش نه به کلامش

عاشق را به
صبرش نه به ادعایش
 

مال را به برکتش نه به مقدارش

خانه را به
آرامشش نه به اندازه اش

اتومبیل را به
کارائیش نه به مدلش

غذا را به
کیفیتش نه به کمیتش

درس را به
استادش نه به سختیش

دانشمند را به
علمش نه به مدرکش

مدیر را به
عملکردش نه به جایگاهش

نویسنده را به
باورهایش نه به تعداد کتابهایش

شخص را به
انسانیتش نه به ظاهرش

دل را به
پاکیش نه به صاحبش

جسم را به
سلامتش نه به لاغریش

سخنان را به عمق
معنایش نه به گوینده اش

[+] نوشته شده توسط در 28 فروردين 1390برچسب:, در ساعت 13:36 | |
یاد دبستان بخیر.........مطلب ارسالی ازfarideh

 تصاویر: اي دبستاني‌ترين احساس من...

 
خاطرات كودكي زيباترند
يادگاران كهن مانا ترند
درس‌هاي سال اول ساده بود
آب را بابا به سارا داده بود

 


ادامه مطلب
[+] نوشته شده توسط در 24 فروردين 1390برچسب:, در ساعت 6:57 | |
عشق میهن ........... مطلب ارسالی ازraha

عشق میهن


فدای عشق شدن "از کهن" بشد بنیاد !
چو خسرو آن شه عاشق چه کوهکن فرهاد

که هر دو عاشق شیرین شدند یک هنگام
زمانه "عشق سه تن" غیر ازین ندارد یاد !!!

و قیس عامری از عشق لیلی اش مجنون
زفرط عشق کشیدی زجان و دل فریاد

و یا که بیژن ِ نیکو مرام خود گفتی
همه طراوت گلهاست از منیژه نماد !

دگر ز وامق وعذرا ایاز وهم محمود
زیوسف و ز زلیخا هماره آید یاد

ز سامسون و دلیله "ز ژولیت" رومئو
وخیل عاشق دیگر که دل به عشق بداد

بُوَند محترم و یادشان هماره نکو
درود ما به روان تمام آنها باد

ولیک عشق فقط عشق بر مخالف نیست !!!
طریق عشق بُوَد بیش از این و هست زیاد

که عشق برهمه خوبی که در جهان باشد !
وعشق بر پدرومادر ودگر استاد !

وعشق بر همه اعضاء خانواده ی خود
وعشق بر همه انسان های نیک نهاد

وعشق بر همه زیبایی طبیعت و هم
هر آنچه زنده که نامش محیط زیست بباد

و عشق ِدر طلب علم ومعرفت وهنر
حقوق حقه انسان و هم طبیعت راد

و عشق ِ راه حقیقت که عشق والاییست
وعشق مام وطن زان بتر ندارم یاد

اگر که ماهی آزاد برهمان جایی !!!
که زاده شد بشتابد گه ِ تزاید ِ زاد

من و تو هم که از آن ماهیان کمینه نه ایم
چرا ز همّت این ماهیان نگیریم یاد ؟؟؟

به راه رونق میهن همه یکی بشویم
چنانکه یک تن واحد بیاوریم به یاد

سلاح تفرقه را بر زمین گذار که تا
زنیم جمله سر دشمن ِ وطن فریاد

به هر مرام بُوی باش ونوع ِ با خِرَدَش !!!
به کیش (مهر) و یا مسلمی بدار به یاد !!!

که حفظ میهن و فرهنگ ما همان عشقی است
که گر همه به رهش جان دهیم نیست زیاد !!!


گزیده ای از اشعار استاد بابک مهرآیین

[+] نوشته شده توسط در 23 فروردين 1390برچسب:, در ساعت 8:17 | |
چگونگی پیدایش تخته نرد ........... مطلب ارسالی ازfarideh

 هیچ میدانید تخته نرد چگونه و توسط چه کسی ابداع شد و چه فلسفه زیبا و عبرت آموزی در پس آن نهان است؟

 تخته نرد توسط بزرگمهر ابداع شد و اما داستان پیدایشش


ادامه مطلب
[+] نوشته شده توسط در 23 فروردين 1390برچسب:, در ساعت 6:29 | |
فردی ثروتمندتر از بیل گیتس

از بیل گیتس پرسیدن از تو ثروتمندتر هم هست؟

در جواب گفت بله فقط یک نفر. پرسیدن کی؟

 

در جواب گفت سالها پیش زمانی که از اداره اخراج شدم و تازه اندیشه‌ی طراحی مایکروسافت رو توی ذهنم پی ریزی می‌کردم، در فرودگاهی در نیویورک قبل از پرواز، چشمم به این نشریه ها و روزنامه ها افتاد. از تیتر یک روزنامه خیلی خوشم اومد، دست کردم توی جیبم که روزنامه رو بخرم دیدم که پول خورد ندارم و اومدم منصرف بشم که دیدم یک پسربچه سیاه پوست روزنامه فروش وقتی این نگاه پر توجه من رو دید گفت این روزنامه مال خودت بخشیدمش به خودت بردار برای خودت.

گفتم آخه من پول خورد ندارم گفت برای خودت بخشیدمش برای خودت.

سه ماه بعد بر حسب تصادف توی همون فرودگاه و همون سالن پرواز چشمم به یه مجله خورد دست کردم تو جیبم باز دیدم پول خورد ندارم باز همون بچه بهم گفت این مجله رو بردار برا خودت، گفتم پسرجون چند وقت پیش یه روزنامه بهم بخشیدی. هر کسی میاد اینجا دچار این مسئله میشه بهش میبخشی؟!

پسره گفت آره من دلم میخواد ببخشم از سود خودمه که میبخشم.

به قدری این جمله و نگاه پسر تو ذهن من مونده که میگم خدایا این بر مبنای چه احساسی اینا رو میگه.

زمانی که به اوج قدرت رسیدم تصمیم گرفتم این فرد رو پیدا کنم و جبران گذشته رو بکنم.

گروهی تشکیل دادم بعد از 19 سال گفتم که برید و اونی که در فلان فرودگاه روزنامه میفروخت رو پیدا کنید. یک ماه و نیم مطالعه کردند و متوجه شدند یک فرد سیاه پوسته که الان دربان یک سالن تئاتره. خلاصه دعوتش کردن اداره.

ازش پرسیدم من رو میشناسی. گفت بله، جناب عالی آقای بیل گیتس معروفید که دنیا میشناسدتون.

سالها پیش زمانی که تو پسربچه بودی و روزنامه میفروختی من یه همچین صحنه ای از تو دیدم.

گفت که طبیعیه. این حس و حال خودم بود.

گفتم میدونی چه کارت دارم، میخوام اون محبتی که به من کردی رو جبران کنم.

گفت که چطوری؟

گفتم هر چیزی که بخوای بهت میدم.

(خود بیل گیتس میگه خود این جوونه مرتب میخندید وقتی با من صحبت میکرد)

پسره سیاه پوست گفت هر چی بخوام بهم میدی؟

گفتم هرچی که بخوای.

گفت هر چی بخوام؟

گفتم آره هر چی که بخوای بهت میدم.

من به 50 کشور آفریقایی وام دادم به اندازه تمام اونا به تو میبخشم.

گفت آقای بیل گیتس نمیتونی جبران کنی.

پرسیدم واسه چی نمیتونم جبران کنم؟

پسره سیاه پوست گفت که: فرق من با تو در اینه که من در اوج نداشتنم به تو بخشیدم ولی تو در اوج داشتنت میخوای به من ببخشی و این چیزی رو جبران نمیکنه.

بیل گیتس میگه همواره احساس میکنم ثروتمندتر از من کسی نیست جز این جوان 32 ساله سیاه پوست.

[+] نوشته شده توسط سعيد در دو شنبه 22 فروردين 1390برچسب:, در ساعت 11:6 | |
فواید تعجب آور لیمو!

فواید تعجب آور لیمو!

 

موسسه علوم بهداشت، 819 N. L.L.C. چارلز بالتیمور خیابان، دکتر 1201.
این آخرین دست آورد در طب موثر برای سرطان است!
 با دقت بخوانید و خودتان قضاوت کنید.
  

لیمو (مرکبات) محصولی معجزه آسا برای کشتن سلول های سرطان است؛ که 10000 بار قوی تر از شیمی درمانی است.

  چرا ما در مورد آن نمی دانیم؟ چون آزمایشگاه ها(شرکت های دارو سازی)  با ساخت مشابه مصنوعی آن سود زیادی میبرند. شما هم اکنون می توانید به یک دوست کمک کنید تا از آنها بی نیاز شود / بداند که آب لیمو در پیشگیری از بیماری مفید است. 

طعم آن شیرین و لذت بخش است و فاقد اثرات وحشتناک شیمی درمانی است.

چگونه است که بسیاری از مردم باید بمیرند، در حالی که این خواص محرمانه و محفوظ  نگه داشته شده است، تا مبادا منافع شرکت های بزرگ مولتی ملیونر را به خطر بیفتاد؟

همانطور که می دانید، درخت لیمو در دو نوع لیمو شیرین و لیموترش شناخته شده است. شما می توانید از این میوه به روش های مختلف مصرف کنید :

شما می توانیدآنرا به صورت استفاده از گوشت ، افشره، نوشابه های آماده، شربت، شیرینی، غذا و غیره، مصرف کنید.

لیمو بسیاری از خواص را داراست، اما جالب ترین اثر آن در کیست و تومورهاست .

خاصیت این گیاه در بهبود  سرطان از همه نوع ثابت شده  است. برخی می گویند که در تمامی انواع سرطان بسیار مفید  است.

همچنین به عنوان یک داروی ضد میکروبی در برابر عفونت های باکتریایی و قارچ، و مقابل انگلهای داخلی و کرم ها موثر است. و همچنین تنظیم کننده فشار خون  بیش از حد بالا و ضد افسردگی، استرس و اختلالات عصبی است.

منبع این اطلاعات جالب است : این اطلاعات از یکی از بزرگترین تولید کنندگان دارو در جهان می آید، که می گوید تست های آزمایشگاهی بیش از 20 سال از سال 1970، نشان داد که عصاره لیمو در

تخریب سلول های بدخیم در 12 سرطان، از جمله روده بزرگ ، پستان، پروستات، ریه و لوزالمعده... تاثیر دارد.

ترکیبات این میوه 10،000 بار بهتر از محصول Adriamycin، و مواد دارویی که به طور معمول در شیمی درمانی در جهان استفاده می شود، کاهش رشد سلولهای سرطانی را نشان داد. و چه شگفت آور است، و شگفت آور تر اینکه؛ این نوع از درمان با عصاره لیمو تنها سلول های سرطانی بدخیم را از بین میبرد و بر روی سلول های سالم تاثیر نمی گذارد.

 

 

منبع: موسسه علوم بهداشت،   819 N. L.L.C.   خیابان کیوز بالتیمور ، MD1201

 

[+] نوشته شده توسط سعيد در دو شنبه 22 فروردين 1390برچسب:, در ساعت 10:48 | |
خاطرات ایزو - طنز(خواندنی)

بار اولی که رفته بودم تو دفتر مدیر کارخونمون٬ پیش خودم گفتم اینجا حتما توالتش از توالتای کارگری کارخونه تمیزتره. بد نیست تا اینجا که اومدم یه حالی هم به مستراح جناب مدیر بدم. بعد از اینکه آقای مدیر کارش را به من گفت. سریع رفتم سمت توالت کذایی.

روی در توالت با خطی خوش نوشته شده بود:   "النظافه من الایمان"

در را باز کردم. روبروم با همان خط نوشته شده بود:  "در را آرام ببندید"

برگشتم درو آروم ببندم٬ دیدم پشت در نوشته:  "هواکش را روشن کنید"

ادامه در ادامه مطلب


ادامه مطلب
[+] نوشته شده توسط سعيد در دو شنبه 22 فروردين 1390برچسب:, در ساعت 10:30 | |
امید, عشق , زیبایی , ............مطلب ارسالی ازraha

امید

شخصی را به جهنم می بردند.در راه بر می‌گشت و به عقب خیره می‌شد. ناگهان خدا فرمود: او را به بهشت ببرید. فرشتگان پرسیدند چرا؟پروردگار فرمود: او چند بار به عقب نگاه کرد... او امید به بخشش داشت

عشق

امیری به شاهزاده گفت:من عاشق توام.شاهزاده گفت:زیباتر از من خواهرم است که در پشت سر تو ایستاده است.امیر برگشت و دید هیچکس نیست .شاهزاده گفت:عاشق نیستی !!!!عاشق به غیر نظر نمی کند

زیبایی

دخترک طبق معمول هر روز جلوی کفش فروشی ایستاد و به کفش های قرمز رنگ با حسرت نگاه کرد بعد به بسته های چسب زخمی که در دست داشت خیره شد و یاد حرف پدرش افتاد :اگر تا پایان ماه هر روز بتونی تمام چسب زخم هایت رابفروشی آخر ماه کفش های قرمز رو برات می خرم"دخترک به کفش ها نگاه کرد و با خود گفت:یعنی من باید دعا کنم که هر روز دست و پا یا صورت 100 نفر زخم بشه تا...و بعد شانه هایش را بالا انداخت و راه افتاد و گفت: نه... خدا نکنه...اصلآ کفش نمی خوام .......

 

[+] نوشته شده توسط در 21 فروردين 1390برچسب:, در ساعت 13:52 | |
کوه پردیس نزدیکترین نقطه زمین به خورشید.......مطلب ارسالی ازfarideh

ایران را بیشتر بشناسیم

 

 
 کوه پرديس

نزديک ترين نقطه زمين به خورشيد


ادامه مطلب
[+] نوشته شده توسط در 21 فروردين 1390برچسب:, در ساعت 6:16 | |
بی دلیل دوست دارم ......مطلب ارسالی ازraha

هوا سرد بود و دختر خود را در لباس هایش مچاله کرده بود.اما پسر بدون توجه به سرمای اطراف با آتش عشقی که در درونش شعله ور شده بود به دختر می نگریست گویا در عالم دیگه ای بود عالمی که همیشه آرزویش را داشت عالمی که در آن دختر به پسر می گفت دوستت دارم و اون سرشار از عشق و خوشی می شد.هر دو روی آخرین نیمکت پارک نشسته بودند که دختر رو کرد به پسر و گفت:

چرا دوستم داری؟ واسه چی عاشقمی؟


ادامه مطلب
[+] نوشته شده توسط در 20 فروردين 1390برچسب:, در ساعت 8:29 | |
تخم مرغ چینی بدون نیاز به مرغ

در حالی که طبق خبرهای رسیده، تعداد قابل توجهی تخم مرغ چینی روانه بازار ایران شده است خبرها حکایت از ناسالم و غیر بهداشتی بودن این تخم مرغ ها و تولید مصنوعی آنها توسط چینیها دارد. چینیها که اینبار تمایل به مصادره بازار تخم مرغ جهان را داشته اند، تخم مرغهایی را تولید کرده اند که بدون نیاز به مرغ تولید شده است! زرده این تخم مرغها با استفاده از موادی مانند کربنات کلسیم،رزین،نشاسته، آلومینیوم زاج دار،ژلاتین و سایر مواد شیمیایی تهیه شده و همانطور که در عکسهای ذیل آمده است، آماده شده و در قالب های از پیش تعیین شده ریخته می شود تا با استفاده از رنگدانه زرد شکل زرده بخود بگیرد.پس از این مرحله زرده آماده شده در داخل سفیده تخم مرغ که از قبل آماده شده قرار می گیرد و در نهایت در پوششی قرار می گیرد که بسیار شبیه تخم مرغهای معمولی است. گفتنی است مدیرکل دامپزشکی لرستان اعلام کرده که تاکنون ۲۸۸ هزار و ۵۴۴ عدد تخم مرغ چینی در استان لرستان جمع‌آوری شدند که از این تعداد ۳ هزار و۶۰۰ عدد معدوم شده است.

 
 
 
 

 

[+] نوشته شده توسط سعيد در چهار شنبه 17 فروردين 1390برچسب:, در ساعت 13:7 | |
رابطه دو چشم(زن) - طنز

 Do you know the relation between two eyes?

                آیا از رابطه دو چشم باهم آگاهی دارید؟  
They never see each other....... ... BUT    
              هیچ گاه یکدیگر را نمی بینند        
They blink  togther,                       با هم مژه می زنن
They move together                        با هم حرکت می کنند
They cry together                            با هم اشک می ریزنند
They see things together                باهم می بینند
They sleep together                         با هم می خوابند    
They share a very deep bonded relationship     ارتباط عمیق با هم شراکت دارند
However, when they see a woman, one will blink and another will not.

ولی وقتی یک زن را می بینند یکی چشمک می زنه و دیگری نمی زنه   

 Moral of the story:                     نتیجه اخلاقی قضیه
Woman can break any kind of relationship!!!  

      زن توانائی قطع هر ارتباطی را داره

[+] نوشته شده توسط سعيد در چهار شنبه 17 فروردين 1390برچسب:, در ساعت 7:28 | |
به ژاپن تعظیم کنیم - مطلب ارسالی ازfarideh

به ژاپن تعظیم کنیم

تیتر مقاله ای از روزنامه بیلد ، به پایین صفحه که نگاه کردم ، عکس مادری را دیدم که موهای جسم بی جان دخترش را که زیر آوار مانده بود نوازش می کرد.

ژاپنی ها ملتی شریف ، نجیب ، سخت کوش ، مودب وصبور هستند . برخلاف دیگران ، این سخت کوشی و اعتماد به نفس آنها هرگز باعث نشده تا خود را تافته جدابافته بدانند و به دیگران به چشم نژاد پست تر نگاه کنند.


ادامه مطلب
[+] نوشته شده توسط در 17 فروردين 1390برچسب:, در ساعت 7:32 | |
بوسه بر آب - مطلب ارسالی ازfarideh

 

بوسه بر آب  ----   شاهکار عــــــــــــــکاس انگليسی

به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید  | BestIranGroups

. یک مرغ عشق آنقدر به تصویر خود در آب زل می زند که سرانجام شیفته آن می شود .
ارک هانکاکس، یک لحظه باور نکردنی را شکار کرده است
 
روزنامه دیلی تلگرافنوشته است که او برای گرفتن این عکس یک ماه تمام درنقطه مقابل این منطقه که محل گذر مرغان نغمه سری از این جنساست به کمین نشسته تا سرانجام به این تصاویر دست پیداکرده است
.

به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید  | BestIranGroups


 

[+] نوشته شده توسط در 17 فروردين 1390برچسب:, در ساعت 7:27 | |
کوتاه ولی عمیق

در معبدی گربه‌ای وجود داشت که هنگام مراقبه راهب‌ها مزاحم تمرکز آنها می‌شد. بنابراین استاد بزرگ دستور داد هر وقت زمان مراقبه می‌رسد یک نفر گربه را گرفته و به ته باغ ببرد و به درختی ببندد. این روال سال‌ها ادامه پیدا کرد و یکی از اصول کار آن مذهب شد. سال‌ها بعد استاد بزرگ در گذشت. گربه هم مرد. راهبان آن معبد گربه‌ای خریدند و به معبد آوردند تا هنگام مراقبه به درخت ببندند تا اصول مراقبه را درست به جای آورده باشند. سال‌ها بعد استاد بزرگ دیگری رساله‌ای نوشت درباره اهمیت بستن گربه هنگام مراقبه.

[+] نوشته شده توسط سعيد در چهار شنبه 17 فروردين 1390برچسب:, در ساعت 7:13 | |
منم زیبا - شعری زیبا از سهراب سهری

منم زیبا

سهراب سپهری                               Sohrab Sepehri

که زیبا بنده ام را دوست میدارم
تو بگشا گوش دل پروردگارت با تو میگوید
ترا در بیکران دنیای تنهایان
رهایت من نخواهم کرد
رها کن غیر من را آشتی کن با خدای خود
تو غیر از من چه میجویی؟
تو با هر کس به غیر از من چه میگویی؟
تو راه بندگی طی کن عزیز من، خدایی خوب میدانم
تو دعوت کن مرا با خود به اشکی، یا خدایی میهمانم کن
که من چشمان اشک آلوده ات را دوست میدارم
طلب کن خالق خود را، بجو ما را تو خواهی یافت
که عاشق میشوی بر ما و عاشق میشوم بر تو که
وصل عاشق و معشوق هم، آهسته میگویم، خدایی عالمی دارد
تویی زیباتر از خورشید زیبایم، تویی والاترین مهمان دنیایم
که دنیا بی تو چیزی چون تورا کم داشت
وقتی تو را من آفریدم بر خودم احسنت میگفتم
مگر آیا کسی هم با خدایش قهر میگردد؟
هزاران توبه ات را گرچه بشکستی؛ ببینم من تورا از درگهم راندم؟
که میترساندت از من؟ رها کن آن خدای دور؟!
آن نامهربان معبود. آن مخلوق خود را
این منم پروردگار مهربانت.خالقت. اینک صدایم کن مرا. با قطره ی اشکی
به پیش آور دو دست خالی خود را. با زبان بسته ات کاری ندارم
لیک غوغای دل بشکسته ات را من شنیدم
غریب این زمین خاکی ام. آیا عزیزم حاجتی داری؟
بگو جز من کس دیگر نمیفهمد. به نجوایی صدایم کن. بدان آغوش من باز است
قسم بر عاشقان پاک با ایمان
قسم بر اسبهای خسته در میدان
تو را در بهترین اوقات آوردم
قسم بر عصر روشن، تکیه کن بر من
قسم بر روز، هنگامی که عالم را بگیرد نور
قسم بر اختران روشن اما دور، رهایت من نخواهم کرد
برای درک آغوشم، شروع کن، یک قدم با تو
تمام گامهای مانده اش با من
تو بگشا گوش دل پروردگارت با تو میگوید
ترا در بیکران دنیای تنهایان. رهایت من نخواهم کرد
شعر از زنده یاد سهراب سپهری

[+] نوشته شده توسط سعيد در چهار شنبه 17 فروردين 1390برچسب:, در ساعت 7:8 | |
تبدیل تهدید به فرصت
عکس های بسیار زیبا از نصفه جهان
[+] نوشته شده توسط سعيد در چهار شنبه 17 فروردين 1390برچسب:, در ساعت 7:2 | |
معنی جملات و حرف های مهندسان (طنز )

معنی جملات و حرف های مهندسان (طنز )

۱- این بستگى دارد به ……

یعنى: جواب سوال شما را نمى دانم!


۲-
این موضوع پس از روزها تحقیق و بررسى فهمیده شد.

یعنى: این موضوع را بطور تصادفى فهمیدم!

ادامه مطلب
[+] نوشته شده توسط سعيد در چهار شنبه 17 فروردين 1390برچسب:, در ساعت 6:59 | |
عکس برگزیده سال

عکس برگزیده سال

اين عكس كه در خلال آتش سوزي جنگلهاي حاشيه ميسيسيپي امريكا گرفته شده

 
 
 

به عنوان يكي از عكسهاي برگزيده سال 2008 انتخاب شده است

 
 
 

جنگلبان در حال دادن آب معدني به كوالاي تشنه اي است كه از آتش گريخته است

 
 

 

به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید  | BestIranGroups

 

[+] نوشته شده توسط سعيد در چهار شنبه 17 فروردين 1390برچسب:, در ساعت 6:51 | |
طهران قدیم - پایتخت ایران - مطلب ارسالی ازfarideh

 

طهران قدیم - پایتخت ایران
 
http://s1.picofile.com/file/6436024144/Picture_30.jpg
بنای میدان آزادی در حال ساخت

ادامه مطلب
[+] نوشته شده توسط در 16 فروردين 1390برچسب:, در ساعت 6:46 | |
نهایت عشق

یک روز آموزگار از دانش آموزانی که در کلاس بودند پرسید آیا می توانید راهی غیر تکراری برای ابراز عشق ، بیان کنید؟
برخی از دانش آموزان گفتند با بخشیدن عشقشان را معنا می کنند. برخی «دادن گل و هدیه» و «حرف های دلنشین» را راه بیان عشق عنوان کردند. شماری دیگر هم گفتند «با هم بودن در تحمل رنجها و لذت بردن از خوشبختی» را راه بیان عشق می دانند.
در آن بین ، پسری برخاست و پیش از این که شیوه دلخواه خود را برای ابراز عشق بیان کند،
داستان کوتاهی تعریف کرد:

یک روز زن و شوهر جوانی که هر دو زیست شناس بودند طبق معمول برای تحقیق به جنگل رفتند. آنان وقتی به بالای تپّه رسیدند درجا میخکوب شدند. یک قلاده ببر بزرگ، جلوی زن و شوهر ایستاده و به آنان خیره شده بود. شوهر، تفنگ شکاری به همراه نداشت و دیگر راهی برای فرار نبود. رنگ صورت زن و شوهر پریده بود و در مقابل ببر، جرات کوچک ترین حرکتی نداشتند. ببر، آرام به طرف آنان حرکت کرد. همان لحظه، مرد زیست شناس فریاد زنان فرار کرد و همسرش را تنها گذاشت. بلافاصله ببر به سمت شوهر دوید و چند دقیقه بعد ضجه های مرد جوان به گوش زن رسید. ببر رفت و زن زنده ماند.

داستان به اینجا که رسید دانش آموزان شروع کردند به محکوم کردن آن مرد. راوی اما پرسید : آیا می انید آن مرد در لحظه های آخر زندگی اش چه فریاد می زد؟
بچه ها حدس زدند حتما از همسرش معذرت خواسته که او را تنها گذاشته است! راوی جواب داد: نه، آخرین حرف مرد این بود که «عزیزم ، تو بهترین مونسم بودی.از پسرمان خوب مواظبت کن و به او بگو پدرت همیشه عاشقت بود.››
قطره های بلورین اشک، صورت راوی را خیس کرده بود که ادامه داد: همه زیست شناسان می دانند ببر فقط به کسی حمله می کند که حرکتی انجام می دهد و یا فرار می کند.
پدر  من در آن لحظه وحشتناک ، با فدا کردن جانش پیش مرگ مادرم شد و او را نجات داد. این صادقانه ترین و بی ریاترین ترین راه پدرم برای بیان عشق خود به مادرم و من بود...

[+] نوشته شده توسط سعيد در سه شنبه 16 فروردين 1390برچسب:, در ساعت 5:59 | |
قانون و میوه (پائولو کوئلیو)

قانون و میوه

در صحرا میوه كم بود . خداوند یكی از پیامبران را فراخواند و گفت : « هر كس در روز تنها می تواند یك میوه بخورد .» این قانون نسل ها برقرار بود ، و محیط زیست آن منطقه حفظ شد . دانه های میوه بر زمین افتاد و درختان جدید رویید . مدتی بعد ،‌ آن جا منطقه ی حاصل خیزی شد و حسادت شهر های اطراف را بر انگیخت . اما هنوز هم مردم هر روز فقط یك میوه می خوردند و به دستوری كه پیامبر باستانی به اجدادشان داده بود ، وفادار بودند . اما علاوه بر آن نمی گذاشتند اهالی شهر ها و روستا های همسایه هم از میوه ها استفاده كنند . این فقط باعث می شد كه میوه ها روی زمین بریزند و بپوسند . خداوند پیامبر دیگری را فراخواند و گفت :« بگذارید هرچه میوه می خواهند بخورند و میوه ها را با همسایگان خود قسمت كنند .»

پیامبر با پیام تازه به شهر آمد . اما سنگسارش كردند ، چرا كه آن رسم قدیمی ، در جسم و روح مردم ریشه دوانیده بود و نمی شد راحت تغییرش داد . كم كم جوانان آن منطقه از خود می پرسیدند این رسم بدوی از كجا آ مده . اما نمی شد رسوم بسیار كهن را زیر سؤال برد ، بنابراین تصمیم گرفتند مذهب شان را رها كنند . بدین ترتیب ، می توانستند هر چه می خواهند ، بخورند و بقیه را به نیازمندان بدهد . تنها كسانی كه خود را قدیس می دانستند ، به آیین قدیمی وفادار ماندند .

اما در حقیقت ، آن ها نمی فهمیدند كه دنیا عوض شده و باید همراه با دنیا تغییر كنند.

از کتاب: "پدران، فرزندان، نوه ها"  (پائولو کوئلیو)

 

[+] نوشته شده توسط سعيد در سه شنبه 16 فروردين 1390برچسب:, در ساعت 5:57 | |
سند جهنم

در قرون وسطا کشیشان بهشت را به مردم می فروختند و مردم نادان هم با پرداخت هر مقدار پولی قسمتی از بهشت را از آن خود می کردند. فرد دانایی که از این نادانی مردم رنج می برد دست به هر عملی زد نتوانست مردم را از انجام این کار احمقانه باز دارد تا اینکه فکری به سرش زد… به کلیسا رفت و به کشیش مسئول فروش بهشت گفت:قیمت جهنم چقدره؟کشیش تعجب کرد و ...گفت: جهنم؟!

مرد دانا گفت: بله جهنم.کشیش بدون هیچ فکری گفت: ۳ سکه.
مرد سراسیمه مبلغ را پرداخت کرد و گفت: لطفا سند جهنم را هم بدهید.کشیش روی کاغذ پاره ای نوشت: سند جهنم . مرد با خوشحالی آن را گرفت از کلیسا خارج شد.
به میدان شهر رفت و فریاد زد: من تمام جهنم رو خریدم این هم سند آن است.
دیگر لازم نیست بهشت را بخرید چون من هیچ کس را داخل جهنم راه نمی دهم.
این شخص مارتین لوتر بود که با این حرکت، نه تنها ضربه ای به کسب و کار
کلیسا زد، بلکه با پذیرش مشقات فراوان، خود را برای اینکه مردم را ازگمراهی رها سازد، آماده کرد.

[+] نوشته شده توسط سعيد در سه شنبه 16 فروردين 1390برچسب:, در ساعت 5:54 | |
چهره زشت نفرت

معلم یک مدرسه به بچه های کلاس گفت که میخواهد با آنها بازی کند . او به آنها گفت که فردا هر کدام یک کیسه پلاستیکی بردارند و درون آن به تعداد آدمهایی که از آنها بدشان میآید ، سیب زمینی بریزند و با خود به مدرسه بیاورند.

 فردا بچه ها با کیسه های پلاستیکی به مدرسه آمدند. در کیسه‌ی بعضی ها ۲ بعضی ها ۳ ، و بعضی ها ۵ سیب زمینی بود.
معلم به بچه ها گفت : تا یک هفته هر کجا که می روند کیسه پلاستیکی را با خود ببرند.

 روزها به همین ترتیب گذشت و کم کم بچه ها شروع کردند به شکایت از بوی سیب زمینی های گندیده. به علاوه ، آن هایی که سیب زمینی بیشتری داشتند از حمل آن بار سنگین خسته شده بودند.

پس از گذشت یک هفته بازی بالاخره تمام شد و بچه ها راحت شدند.
معلم از بچه ها پرسید : از اینکه یک هفته سیب زمینی ها را با خود حمل می کردید چه احساسی داشتید؟
بچه ها از اینکه مجبور بودند ، سیب زمینی های بد بو و سنگین را همه جا با خود حمل کنند شکایت داشتند.

آنگاه معلم منظور اصلی خود را از این بازی ، این چنین توضیح داد: این درست شبیه وضعیتی است که شما کینه آدم هایی که دوستشان ندارید را در دل خود نگه می دارید و همه جا با خود می برید. بوی بد کینه و نفرت قلب شما را فاسد می‌کند و شما آن را همه جا همراه خود حمل می‌کنید. حالا که شما بوی بد سیب زمینی‌ها را فقط برای یک هفته نتوانستید تحمل کنید پس چطور می خواهید بوی بد نفرت را برای تمام عمر در دل خود تحمل کنید؟

[+] نوشته شده توسط سعيد در سه شنبه 16 فروردين 1390برچسب:, در ساعت 5:45 | |
سرعت اینترنت کشورهای مختلف

سرعت اینترنت در دنیا

 
 
 
 


 

[+] نوشته شده توسط سعيد در دو شنبه 15 فروردين 1390برچسب:, در ساعت 8:25 | |
نیمکتهای پولی - حتما ببینین

نیمکت های پولی !! ...ـ

http://www.redlink1.com/mydocs/group/80/02.jpg


ادامه مطلب
[+] نوشته شده توسط سعيد در دو شنبه 15 فروردين 1390برچسب:, در ساعت 8:20 | |
عکسهایی برگزیده سال - مطلب ارسالی ازfarideh



برگزیده رقابت اسکار عکاسی طبیعت
عکس از سرجیو سارتا، ایتالیا


ادامه مطلب
[+] نوشته شده توسط در 15 فروردين 1390برچسب:, در ساعت 7:19 | |
یادداشتی از نلسون ماندلا - مطلب ارسالی ازfarideh

یادداشتی از نلسون ماندلا :

من باور دارم ...
که دعوا و جرّ و بحث دو نفر با هم به معنى اين که آن‌ها همديگر را دوست ندارند نيست.
و دعوا نکردن دو نفر با هم نيز به معنى اين که آن‌ها همديگر را دوست دارند نمى‌باشد.


ادامه مطلب
[+] نوشته شده توسط در 14 فروردين 1390برچسب:, در ساعت 12:41 | |
به این میگن معماری

 

ادامه عکسها در ادامه مطلب


ادامه مطلب
[+] نوشته شده توسط سعيد در یک شنبه 14 فروردين 1390برچسب:, در ساعت 12:28 | |
مداد پدربزرگ - مطلب ارسالی ازfarideh

پسرک پدربزرگش را تماشا کرد که نامه ای می نوشت .
بالاخره پرسید :
- ماجرای کارهای خودمان را می نویسید ؟ درباره ی من می نویسید ؟
پدربزرگش از نوشتن دست کشید و لبخند زنان به نوه اش گفت :
- درسته درباره ی تو می نویسم اما مهم تر از نوشته هایم مدادی است که با آن می نویسم .
می خواهم وقتی بزرگ شدی مانند این مداد شوی .


ادامه مطلب
[+] نوشته شده توسط در 14 فروردين 1390برچسب:, در ساعت 12:31 | |
درس اخلاقی خارپشتی

 

 

در عصر یخبندان بسیاری از حیوانات یخ زدند و مردند
خارپشتها وخامت اوضاع رادریافتند تصمیم گرفتند دورهم جمع شوند
  و بدینترتیب همدیگررا حفظ کنند.ولی خارهایشان یکدیگررادر کنار هم زخمی میکرد. مخصوصا که وقتی نزدیکتر بودند گرمتر میشدند.بخاطر هیمن مطلب تصمیم گرفتند ازکنارهم دور شوند.و بهمین دلیل از سرما یخ زده میمردند
 ازاینرو مجبور بودند برگزینند.یاخارهای دوستان را تحمل کنند و یانسلشان از روی زمین  بر کنده شود.

دریافتند که باز گردند و گردهم آیند. آموختند که با زخم های کوچکی که همزیستی با کسی بسیار نزدیک بوجود می آورد زندگی کنند چون گرمای وجود دیگری مهمتراست
  و این چنین توانستند زنده بمانند

  درس اخلاقی :

بهترین رابطه این نیست که اشخاص بی عیب و نقص را گردهم می آورد بلکه

 آن است هر فرد بیاموزد با معایب دیگران کنارآید و محاسن آنانرا تحسین نماید

 


 
[+] نوشته شده توسط سعيد در یک شنبه 14 فروردين 1390برچسب:, در ساعت 12:21 | |
به این میگن مهندسی (engineering)

http://sphotos.ak.fbcdn.net/hphotos-ak-ash1/hs752.ash1/164371_176205989088274_141312619244278_362655_1388429_n.jpg

[+] نوشته شده توسط سعيد در یک شنبه 14 فروردين 1390برچسب:, در ساعت 11:54 | |

درباره وبلاگ

به وبلاگ خودتون خوش آمدید
آرشيو
تير 1390
خرداد 1390
ارديبهشت 1390
فروردين 1390
اسفند 1389
آمار
روز بخير كاربر مهمان!
آمار بازديدها:
افراد آنلاين:
تعداد بازديدها:

مدير سایت :
سعيد
لينكستان
نرم افزار های توپ اندروید
سفیران
کیت اگزوز
زنون قوی
چراغ لیزری دوچرخه
همسریابی
درگاه پرداخت اینترنتی

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان كاغذ بي خط و آدرس bargeh.LoxBlog.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

زیباترین سایت ایرانی

جدید ترین سایت عکس

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی

وبلاگ دهی LoxBlog.Com


لينكدوني

مرد آزاد
مجموعه اشعارمريم حيدرزاده و فروغ فرخ زاد
chart
...نقطه چين...
sms* داستان کوتاه*خنده
کلبه عشق
عـکس.عشق.عـکس
با اميد به رحمت خدا زندگي كنيد
من و معشوقه ام خدا
ياس سپيد
به دنياي كشتي كج خوش آمديد
هر چه ميخواهد دل تنگت بگو
کیت اگزوز ریموت دار برقی
ارسال هوایی بار از چین
خرید از علی اکسپرس
سفارش آنلاین قلیون

آرشيو پيوندهاي روزانه


CopyRight| 2009 , bargeh.LoxBlog.com , All Rights Reserved
Powered By Blogfa | Template By: LoxBlog.Com